سر نوجوانی به همراه دوستانش مورد آزار و اذیت پسری قرار می‌گیرد که اسباب‌بازی‌های ارتشی هر کسی را که با او مقابله کند، می‌گیرد و ارتشی شکست‌ناپذیر برای خود می‌سازد. با کمک پدربزرگش که در جنگ جهانی دوم خدمت کرده، دوستان وفادارش و عشقش به تاریخ، او تصمیم می‌گیرد نبرد را به قلدر منتقل کند و در این مسیر، اهمیت کار گروهی، خانواده و دوستی را برای رسیدن به پیروزی بیاموزد.

جیسون معتاد به مواد مخدر مجبور می‌شود با پابند الکترونیکی به یک مزرعه متروکه برود تا دوران آزادی مشروط خود را بگذراند. او به طور غیرمنتظره‌ای با پدربزرگ سرباز خود، گریف، که فکر می‌کرد مرده است، ملاقات می‌کند. این دو مرد در حالی که با تلخی‌های گذشته دست و پنجه نرم می‌کنند، در کنار هم زندانی می‌شوند و در همین حال دشمنانی برای وصول بدهی قدیمی به آن‌ها نزدیک می‌شوند و ...